حلقه های صالحین پایگاه فتح الفتوح روستای زیارت

اللهم عجل لولیک الفرج

كد ساعت و تاريخ

كد ساعت و تاريخ

حلقه های صالحین پایگاه فتح الفتوح روستای زیارت

شجره طیبه صالحین پایگاه فتح الفتوح روستای زیارت شهرستان دشتستان استان بوشهر

استخاره با قرآن

رنک الکسا




آپدیت nod32

ابزار امتیاز دهی

کد آهنگ

آخرین نظرات
  • ۱۷ تیر ۹۵، ۰۰:۲۶ - کالاحراج
    لایک
پیوندهای روزانه
پیوندها

مهدی و فرقه ها 5

سه شنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۱ ق.ظ

بلالیه 

 

ازفرقه های «غُلاة» منسوب به ابوطاهر محمدبن علی بن بلال (از اصحاب امام یازدهم) وازمنکران نیابت ابوجعفرعمری محمدبن عثمان (از نواب اربعه) هستند.

ابو طاهر از تسلیم اموالی که شیعیان به عنوان سهم امام به او داده بودند، به ابوجعفر محمدبن عثمان خودداری کرد. سپس دعوی نیابت نمود و گفت: وکیل امام است. از طرف حضرت صاحب الامرعلیه السلام توقیعی در لعن او صادر شد و شیعیان نیز از وی تبرّی جستند.

باقریه 

 

«باقریه»، به گروهی از شیعیان که معتقد به رجعت امام محمدباقرعلیه السلام بودند، گفته می شود. آنان رشته «امامت» را از حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام به نواده او امام محمدبن علی بن الحسین علیه السلام معروف به باقرعلیه السلام کشانیده و او را «مهدی منتظر» می دانستند. از نظر آنان جابربن عبدالله انصاری روایتکرده که رسول خدا به او فرموده است: «انک سَتُدرِکُ رَجُلاً مِنْ اَهْلِ بَیْتی اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ یُکَنَّی اَبا جَعْفَرٍ فَاقْرَئهُ مِنی السَّلام» ؛ «همانا تو او را خواهی دید و چون او را دیدی سلام مرا به وی برسان».

جابر آخرین کس، از اصحاب پیغمبرصلی الله علیه وآله بود که در سن پیری و نابینایی در گذشت. وی به دنبال حضرت امام محمدباقرعلیه السلام – که در آن وقت کودک بود – در کوچه های مدینه می گشت و می گفت: «یا باقر! متی القاک»؛ یعنی، ای باقر! من کی تو را دیدار خواهم کرد؟

روزی دریکی ازکوچه های مدینه، به آن حضرت برخورد و او را به سینه خود چسبانید. سر و دستش را بوسید و گفت: «یابنی! جَدُکَ رَسُولُ اللّهِ یَقْرَئُکَ السَّلام» ؛ یعنی، ای فرزند من! جد تو رسول اللَّه به تو سلام می رساند. گویند: در همان شب پس از دیدار آن حضرت، جابر در گذشت.

«باقریه» گویند: از آنجایی که جابر مأمور رسانیدن سلام از طرف جدّش به وی بود، پس آن حضرت «مهدی منتظر» است. و البته این استدلالی بسیار سست و واهی است.

   بابیه 

 

بنیان گذار «فرقه بابیه» سید علی محمد شیرازی است. از آنجا که او در ابتدای دعوتش مدعی بابیّت امام دوازدهم شیعه بود و خود را طریق ارتباط با امام زمان علیه السلام می دانست، ملقب به «باب» گردید و پیروانش «بابیه» نامیده شدند. سید علی محمد در سال 1235 ق. در شیراز به دنیا آمد. او در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی عموی خود حاج سید علی تربیت یافت.

سید علی محمد در کودکی، به مکتب شیخ عابد رفت و خواندن و نوشتن آموخت. شیخ عابد از شاگردان شیخ احمد احسائی (بنیان گذار شیخیه) و شاگردش سید کاظم رشتی بود. سید علی محمد از همان دوران با شیخیه آشنا شد؛ به طوری که وی در سن نوزده سالگی به کربلا رفت و در درس سید کاظم رشتی حاضر شد، در همین درس بود که با مسائل عرفانی و تفسیر و تأویل آیات و احادیث و مسائل فقهی به روش شیخیه آشنا شد. قبل از رفتن به کربلا، مدتی در بوشهر اقامت کرد و در آنجا به «ریاضت» پرداخت. نقل شده است که در هوای گرم بوشهر، بر بام خانه رو به خورشید اورادی می خواند .

اقامت او در کربلا به ظاهر، دو یا سه سال به طول انجامید و موجب گشت که از نوزده سالگی به محضر سید کاظم رشتی پیشوای شیخیه راه یابد و در سلک شاگردان او در آید.

علی محمد بر اثر نفوذ اخلاقی و مذهبی سید کاظم رشتی، دگرگون گشت و پس از درگذشت سید، در 24 سالگی دعوی کرد که «باب و واسطه» وصول به امام زمان حضرت حجةبن الحسن قائم آل محمدصلی الله علیه وآله است .

علی محمد در آغاز، بخش هایی از قرآن را با روشی که از مکتب شیخیه آموخته بود، تأویل نمود و تصریح کرد که از سوی امام زمان علیه السلام مأمور به الارشاد مردم است. سپس مسافرت هایی به مکه و بوشهر کرد و دعوت خود را آشکارا تبلیغ کرد.

یارانش نیز در نقاط دیگر، به تبلیغ ادعاهای علی محمد پرداختند. پس از مدتی که گروه هایی به او گرویدند، ادعای خود را تغییر داد و از «مهدویّت» سخن گفت و خود را «مهدی موعود» معرفی کرد. پس از آن ادعای «نبوّت و رسالت» خویش را مطرح کرد و مدعی شد که دین اسلام فسخ شده است و خداوند دین جدیدی همراه با کتاب آسمانی تازه به نام «بیان» را بر او نازل کرده است. علی محمد در کتاب بیان، خود را برتر از همه پیامبران دانسته و خود را مظهر نفس پروردگار پنداشته است.

از سال 1260 تا مدت پنج ماه، هیجده تن از علمای شیخیه به سید علی محمد باب گرویدند و از روی حساب ابجد با خود وی که نوزده می شود، معروف به «حروف حیّ» شدند.

در زمانی که علی محمد هنوز از ادعای بابیّت امام زمان علیه السلام فراتر نرفته بود، به دستور والی فارس در سال 1261 ق دستگیر و به شیراز فرستاده شد. پس از آن وقتی در مناظره با علمای شیعه شکست خورد، اظهار ندامت کرد و در حضور مردم گفت: «لعنت خدا بر کسی که مرا وکیل امام غایب بداند! لعنت خدا بر کسی که مرا باب امام بداند!» پس از این واقعه شش ماه در خانه پدری خود تحت نظر بود و از آنجا به اصفهان و سپس به قلعه ماکو تبعید شد.

در همین قلعه با مریدانش مکاتبه داشت و از اینکه می شنید آنان در کار تبلیغ دعاوی او می کوشند، به شوق افتاد و کتاب «بیان» را در همان قلعه نوشت. دولت محمدشاه قاجار برای آنکه پیوند او را با مریدانش قطع کند، در سال 1364ق وی را از قلعه ماکو به قلعه چهریق در نزدیکی ارومیه منتقل کرد. پس از چندی وی را به تبریز برده و در حضور چندتن از علما محاکمه کردند.

علی محمد در آن مجلس آشکارا از مهدویّت خود سخن گفت و «بابیّت امام زمان» را – که پیش از آن ادعا کرده بود – به «بابیّت علم اللّه» تأویل کرد.

علی محمد در مجالس علما نتوانست ادعای خود را اثبات کند و چون از او درباره برخی مسائل دینی پرسیدند، از پاسخ فرو ماند و جملات ساده عربی را غلط خواند. در نتیجه وی را چوب زده و تنبیه کردند. او از دعاوی خویش تبرّی جست و توبه نامه نوشت. اما این توبه نیز مانند توبه قبلی، واقعی نبود. از این رو پس از مدتی ادعای پیامبری کرد. پس از مرگ محمدشاه قاجار در سال 1264 ق. مریدان علی محمد، آشوب هایی در کشور پدید آوردند و در مناطقی به قتل و غارت مردم پرداختند. در این زمان میرزا تقی خان امیرکبیر – صدر اعظم ناصرالدین شاه – تصمیم به قتل علی محمد و فرو نشاندن فتنه بابیه گرفت. برای این کار از علما فتوا خواست. برخی علما به دلیل دعاوی مختلف و متضاد او و رفتار جنون آمیزش، شبهه خبط دماغ را مطرح کردند و از صدور حکم اعدام او خودداری کردند. اما برخی دیگر وی را مردی دروغگو و ریاست طلب شمردند و حکم به قتل او دادند. علی محمد همراه یکی از پیروانش در 27 شعبان 1266 در تبریز تیرباران شد.

  بابی 

 

«بابی» (بابیّه) نام فرقه ای است که «سیّد علی محمّد شیرازی» معروف به «سیّد باب» تشکیل داد.

۹۲/۰۷/۲۳

نظرات  (۱)

۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۳:۴۴ شهید گمنام
روز عرفه، روز عرفان، روز شناخت و روز عید عارفان گرامی باد . . .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدايت به بالاي