جنگ جهانی سوم
هشت سال دفاع مقدس صحنه هجمه غرب و شرق علیه ایران اسلامی بود. صدام از تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر جمعیت 60 درصدی شیعیان
عراقنگران بود؛ صدام همانگونه که خود و دولتمردانش به دفعات اعلام کردند از پیمان
الجزیره ناراضی بوده و در پی فرصتی برای لغو آن و حل یکسره اختلافات مرزی دو کشور
مطابق میل خود بود.
صدام در 25 تیر 1358 با کودتا در عراق
به قدرت رسیده بود، از ابتدا از تمامی راههای ممکن برای به زانو درآوردن انقلاب
اسلامی بهره گرفت.اخراج هزاران ایرانی از عراق در نیمه دوم سال 1358ش.؛ توزیع
اسلحه بین عوامل ضد انقلاب ، حمایت
از بمبگذاران، طراحی انفجارهای مکرر در خطوط راهآهن و تأسیسات نفتی؛ پناه دادن
به ژنرالهای فراری حکومت پهلوی؛ انتخاب اسامی مجعول برای شهرهای ایران در نقشهها
و کتابهای درسی .(عراق اهواز را «الاحواز»، خرمشهر را
«محمره»، آبادان را «عبادان»، سوسنگرد را «خفاجیه» و بالاخره خوزستان را «عربستان»
نامیده بود.)
دولت بعث عراق از ابتدای جنگ در جبهه سیاسی هیأت های بسیاری را
روانه کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی کردند و در این مأموریتها تلاش داشتند
تا اهداف و مقاصد خود در تحمیل جنگ به ایران را، نزد جهانیان توجیه نمایند.
علاوه بر این، ابعاد جنگ فقط در مرزها و
یا در داخل شهرها به صورت ترورهای روزمره خلاصه نمیشد، بلکه خانههای مسکونی مردم
و مدارس کودکان بیدفاع در بسیاری از شهرهای ایران آماج حملات موشکی عراقیها بود
و هزاران نفر از تلفات مردمی جنگ ناشی از همین گونه حملات بود. کشتیهای باری و
نفتی که عازم بنادر ایران بودند، در بخش عمده این 8 سال هدف حملات هوایی عراق در
خلیج فارس بودند و هواپیماهای جاسوسی ـ آواکس ـ که در عربستان مستقر بودند، جنگندههای
عراقی را در هدفگیری این کشتیها یاری میدادند.
حمایتهای جهانی از صدام
در خلال جنگ فرانسه، شوروی، انگلستان و
چین در صدر صادر کنندگان اسلحه مورد نیاز عراق قرار داشتند، آلمان تأمین کننده
عمده جنگ افزارهای شیمیایی عراق بود و دولتهای عرب حوزه خلیج فارس تأمین کننده
عمده نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق بودند.
آمارهای رسمی نشان میدهد که شوروی،
فرانسه و چین ـ سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل ـ به ترتیب درصدر کشورهای
صادرکننده سلاح به عراق در دهه 1360 ش. بودهاند. در طول این دهه، 53 % واردات
نظامی عراق به ارزش تقریبی 13 میلیارد و 400 میلیون دلار از شوروی تأمین میشد.
فرانسویها نیز با فروش بیش از 5 میلیارد دلار سلاح به عراق در دهه 1360ش. مجموعاً
20 % واردات نظامی عراق را به خود اختصاص دادهاند. این رقم در مورد چین نیز به 7%
یعنی به بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون دلار بالغ میشد. طوری که طبق گزارش
مؤسسات بینالمللی، در پایان جنگ، عراق پنجمین قدرت نظامی جهان شد.
در این جنگ امریکاییها نیز سهم خود را
در یاری رساندن به ماشین جنگی صدام و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند: در
اسفند 1360، نام عراق از فهرست کشورهایی که واشنگتن از آنها به عنوان «طرفداران
تروریسم» یاد میکرد خارج شد و در آذر 1363، امریکا به تحریم سیاسی عراق خاتمه داد
و روابط سیاسی با این کشور را برقرار کرد. امریکاییها در موارد متعددی هماهنگ با
صدام و به طور مستقیم وارد جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. حمله به پایانهها
و چاههای نفتی ایران در خلیج فارس و ساقط کردن هواپیمای مسافری ایرباس ایران بر
فراز این منطقه و کشتار 300 مسافر و خدمه آن، دو نمونه از این حملات بود.
شورای همکاری خلیج فارس که در 1359 ش. به بهانه همکاریهای اقتصادی، سیاسی و نظامی 6 کشور عضو ـ امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، عربستان سعودی و عمان ـ به وجود آمد، عملاً کانونی برای گردآوری دلارهای نفتی منطقه و انتقال آن به بغداد برای تقویت بنیه نظامی عراق شده بود. هنگامی که جنگ به پایان رسید، تنها مطالبات نقدی 6 کشور عضو این شورا از عراق، از مرز 80 میلیارد دلار گذشته بود. این غیر از میلیاردها دلار نفتی بود که دولتهای منطقه به ویژه کویت و عربستان از پالایشگاهها و پایانههای خود به حساب عراق به شرکتها و کمپانیهای نفتی غرب فروخته بودند.
خاویر پرزدکوئهیار ـ دبیر کل وقت سازمان ملل ـ نیز در خاتمه
جنگ، با انتشار بیانیهای رسماً از عراق به عنوان «شروع کننده جنگ» نام برد.
قطعنامههای منتشره از سوی شورای امنیت سازمان ملل نیز به استثنای قطعنامه هفتم ـ
قطعنامه598ـ که در تیر 1366 به تصویب رسید، غالباً جانب انصاف و عدالت را رعایت
نکرده بود.
قسمتی از پیام امام خمینی(ره) راجع به
قطعنامه 598 و شرایط سیاسی آن روز چنین است:
... من با توجه به نظر تمام کارشناسان سیاسی
و نظامی سطح بالای کشور که به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول
قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم
و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همهما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر
مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت
برایم گواراتر بود...
... خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما
زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا و
بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهر آلود قبول قطعنامه را سرکشیدهام و در
برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم، و بدا به حال آنان که در
این قافله نبودند، بدا به حال آنهائی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و
امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت، بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند.