حلقه های صالحین پایگاه فتح الفتوح روستای زیارت

اللهم عجل لولیک الفرج

كد ساعت و تاريخ

كد ساعت و تاريخ

حلقه های صالحین پایگاه فتح الفتوح روستای زیارت

شجره طیبه صالحین پایگاه فتح الفتوح روستای زیارت شهرستان دشتستان استان بوشهر

استخاره با قرآن

رنک الکسا




آپدیت nod32

ابزار امتیاز دهی

کد آهنگ

آخرین نظرات
  • ۱۷ تیر ۹۵، ۰۰:۲۶ - کالاحراج
    لایک
پیوندهای روزانه
پیوندها

مهدی و فرقه ها 3

جمعه, ۱۹ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۱ ق.ظ

مغیریِه 

 

از جمله فرقه های شیعی – که انحراف آنها به نوعی مرتبط با بحث مهدویّت است – «مغیریه» یا «محمدیه» است. این فرقه از پیروان محمدبن عبداللّه بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب اند که ملقب به «نفس زکیّه» و «مهدی» و «ارقط» (دارای لکه سپید و سیاه در صورت) بود.

آنان کشته شدن او را باور ندارند و می گویند: وی در کوه حاجر در نجد پنهان است و تا فرمان خدا به وی نرسد، از آنجا بیرون نمی آید .

مغیرة بن سعید عجلی به یاران خویش می گفت: محمدبن عبداللّه بن حسن بن حسن بن علی مهدی آینده است؛ زیرا وی هم نام رسول خدا و پدرش نیز هم نام پدر پیامبر بود. آنها گمان کرده اند در حدیثی از پیغمبر روایت شده که درباره مهدی فرموده است: «اِنَّ اِسْمَهُ اِسْمی وَ اِسْمَ اَبیهِ اِسْمُ اَبی»؛ یعنی، مهدی هم نام من و پدرش هم نام پدر من است.

محمدبن عبداللّه بن حسن در مدینه دعوت خویش را آشکار کرد و بر مکه و مدینه چیره شد. برادرش ابراهیم بن عبداللّه بصره را گرفت و برادر دیگرش ادریس بن عبداللّه به برخی از شهرهای مغرب دست یافت؛ پس ابوجعفر منصور خلیفه عباسی عیسی بن موسی را با سپاهی انبوه به جنگ او فرستاد. در مدینه نبردی روی داد و محمد در آن جنگ کشته شد. پس از آن منصور عیسی بن موسی را به جنگ ابراهیم بن عبداللّه بن حسن بن حسن گسیل داشت

گروهی کشته شدن او را راست دانستند و از مغیرة بن سعید عجلی روی گردانیده، بیزاری جستند و گفتند: سخن وی – درباره محمدبن عبداللّه بن حسن بن حسن مهدی آینده است و خداوند و پادشاه جهان گردد – دروغ است؛ زیرا که او کشته گردید و پادشاهی روی زمین را نیافت.

گروهی دیگر در دوستی و پیروی از مغیرة بن سعید عجلی، استوار مانده، گفتند: محمدبن عبداللّه هرگز کشته نشده و او مهدی آینده است. وی از دیدگان مردمان ناپدید گشته و در کوه حاجر – که در ناحیه نجد است – پنهان زندگی می کند.

روزی که خدا فرمان دهد، از آنجای بیرون می شود و پادشاه روی زمین می گردد. و مردمان در میان رکن و مقام دست بیعت به او می دهند و از مردگان هفده مرده زنده می کند و هر یک از ایشان را حرفی از حروف اسم اعظم می بخشد و آنان لشکرها می کشند .

عسکریة 

 

«عیکریة»،نام فرقه ای است که امام حسن عسکری علیه السّلام را امام قائم می دانند و قائلند که او نمرده و برخی گفته اند که وفات کرده و بعد از آن زنده شده است. («نجم الثاقب»، باب چهارم، ص 216)

  سربداران 

 

یکی از گروه هایی که اعتقاد به حضرت مهدی علیه السلام در شکل گیری و استمرار آن نقش بسیار مهمّی داشتند، سربداران بودند.

سربداران نام جنبش مردمی پیشه وران و صوفیان شیعه دوازده امامی سبزوار بود که در سال 736 ه، به پیروی از آموزش های شیخ خلیفه و شیخ حسن جوری، علیه ظلم و جور حاکمان محلی شکل گرفت و در قالب حکومت مردمی، نیم قرن در منطقه مسلّط بود. درباره وجه تسمیه این جنبش نوشته اند که در پی غائله «باشتین» اعضای این گروه «داری» بیرون ده نصب کردند و دستارها بردار نمودند و

نام خود را «سربدار» نهادند. سربداران معتقد بودند: اگر خداوند ما را توفیق دهد، رفع ظلم و دفع ظالمان کنیم؛ وگرنه سر خود را بر دار اختیار کرده ایم. آورده اند که سربداران سر خود بر دار دیدن را به هزار نامردمی کشته شدن، ترجیح می دادند.

زمینه ظهور و خروج سربداران، در بستر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران پس از هجوم مغولان فراهم آمد. با فروپاشی حکومت ایلخانان، حاکمان محلی در اطراف و اکناف ایران حکومت های مستقلی پایه گذاشتند و به جنگ قدرت با هم پرداختند. ظلم و جور این امیر نشینان مستقل و تجاوز و تعرّض آنان به حقوق مردم و خرده مالکان، موجی از نارضایتی را در منطقه برانگیخت. در این میان شرایط مغشوش سیاسی و اجتماعی خراسان، زمینه را برای بروز یک قیام مردمی فراهم آورد.

ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی – که در پی استیلای مغولان در جامعه پدید آمد و با انحطاط حکومت آنها شدت یافت – انگیزه های لازم را در مردم برای پیوستن به یک قیام مذهبی ایجاد کرد. این در حالی بود که متعاقب حمله مغولان و حذف پایگاه های حکومتی تسنّن در شرق جهان اسلام، امکان رشد و گسترش تفکر شیعی دوازده امامی در ایران بیش از پیش فراهم شد تا جایی که در زمان ایلخانان مدّتی شیعه مذهب رسمی کشور شد. باورهای عرفانی متأثر از تفکرات شیعه امامیّه، در کنار ظلم ستیزی و دادگستری مبتنی بر اعتقادات مذهبی، مهم ترین انگیزه برای حذب مردم به این جنبش شد.

حکومت سربداران نخستین دولت مستقل شیعی دوازده امامی و گسترده ترین نهضت شیعی، پیش از رسمیت یافتن این مذهب در ایران بود که زمینه ظهور بسیاری از نهضت های هم عصر و پس از خود را فراهم کرد. جنبش سربداران با الهام از مکتب مهدوی، با هدف استقرار یک حکومت مشروع و به منظور براندازی تشکیلات غیر شرعی ملوک الطوائفی و حذف بقایای قوانین و رسوم یاسایی عهد مغول شکل گرفت. ایدئولوژی حاکم و دور نمایه این قیام، مذهب اثنی عشری بود. عده ای از رهبران و پیروان این جنبش، از تشیّع انقلابی متکی بر تصوّف و تشیّع علوی حمایت می کردند. عده ای دیگر نیز نوعی تشیّع فقاهتی را ترجیح می دادند و علمای دینی را به شراکت در امور دینی ترغیب می کردند.

با این همه تعالیم شیخ حسن و شیخ خلیفه، با تکیه بر جهان بینی مهدویّت، بر عدم جدایی دین و دولت تصریح می کرد. اعتقاد به مهدویّت در تعابیر و ادبیات جنبش سربداران آشکار بود؛ آن چنان که شیخ حسن ، مریدان را به «اختفاء» فرا می خواند و از آنان می خواست به هنگام «ظهور» آماده نبرد باشند.

نوشته اند: در زمان حکومت علی مؤید، پیروان شیخ حسن، اسبی مجهز را هر روز دوبار در شهر می گرداندند و ظهور امام غایب را انتظار می کشیدند. ظلم گریزی، بیگانه ستیزی، حس مساوات طلبی و برقراری عدل و داد از دیگر ارزش های این قیام بود. سربداران توانستند قسمتی از خاک ایران را از اشغال مغولان و فئودال های محلی برهانند. برابری و مساوات که در رفتار و حتّی پوشش سران سربدار، مشهود بود، توزیع عالانه غنایم، تقلیل مالیات و خراج محصول برای عوام، از ویژگی های دیگر این قیام به شمار می آمد.

حکومت در میان سربداران موروثی نبود و گاهی از آن شیخیان و گاه از آن سربداران بود. با وجود این ویژگی ها، دولت سربداران به واسطه اتخاذ سیاست های نادرست داخلی و خارجی از هم فرو پاشید. با این همه سنت سربداری در ایران زنده ماند تا جایی که در پی قیام مردم سبزوار، اصطلاح سربدار صفت عام قیام هایی از این دست شد. قیام مردم سمرقند به سرکردگی مولانا زاده بخاری (که سی سال بعد از خروج سربداران سبزوار رخ داد و به همین نام شهرت یافت)، قیام پهلوان اسد خراسانی در کرمان علیه ظلم شاه شجاع (که رنگ و بوی سربداری داشت)، خروج سادات و دراویش مازندران به رهبری سید قوام الدین مرعشی و جنبش سادات کیانی در گیلان از این شمارند

سردابیه 

 

فرقه ای از غلات دوازده امامی که منتظر خروج مهدی علیه السلام بودند و در ری می زیستند، آنان هر بامداد جمعه، اسبی زین و لگام شده به سردابی برده سه بار می گفتند: «یا امام بسم اللّه». محل این سرداب را در حله و بغداد نیز ذکر کرده اند که خود برداشتی از سرداب سامراء است. مخالفان امامیّه، عقیده غلات مذکور را به همه دوازده امامیان تعمیم داده اند! اما در کتاب های امامیّه از این موضوع اثری نیست.

سرداب سامراء نیز – که در شیعه مطرح است – مربوط به خانه ای است که امام دهم و یازدهم در آن سکونت داشته اند و امام دوازدهم علیه السلام در آن متولّد گردیده است. شیعیان به همین خاطر آن را زیارت کرده، بدان تبرّک می جویند.


۹۲/۰۷/۱۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

هدايت به بالاي